علامه گولن به عنوان يك نويسنده
شاگردان و علاقمندان استاد گولن بسياري از صحبتهاي ايشان را در كستها ثبت نموده و بعداً بيرون نويس كرده به شكل كتابهاي گرانسنگ به نشر رسانده اند. چنانكه قبلاً به عرض رسيد پاسخهاي قناعت بخشيكه به سوالهاي مطرح شده ميداد بعدها تحت نام «پرسشهايشگفت انگيز عصر» در چهار جلد به نشر رسيد و هر جلد آن در تركيه در لست پرخوانندهترين كتابها قرار گرفت. اين كتاب به ديگر زبانهاي دنيا هم بر گردانده شده در عربي به نام «أسئلة العصرالمحيرة» در انگليسي به نام «Islam answers» و در فارسي به نام «پرسشهايشگفت انگيز عصر» براي چندمين بار به چاپ رسيده است.
استاد گولن با عمق خاصي مسائل را به دست ميگيرد و به نص، تاريخ، فرهنگ و تجربه استناد ميكند.
او پارهاي از مسائل را به شكل وجيزه و با تعابير بسيار كوتاه عرضه ميكند، چنانكه در كتاب «از فصلي به فصل ديگر» همين شيوه را در پيش گرفته است و گاهي هم مسايل را در روشني قرآن و سنت با بسط و تفصيل تحليل ميكند كه كتاب «نورجاويدان»، «قرض اميد» و «روش ارشاد» و.... چنين است. براي اطمينان هرچه بيشتر خواننده دلايل عقلي، منطقي، تاريخي، فلسفي، مناقبي، و حتي تجربه و مشاهداتش را تقديم ميدارد و مثالهاي زندهاي از رسول اكرم و ديگر پيامبران و اصحاب و تابعين و تبع تابعين و شخصيتهاي تاريخي وغيره ارائه نموده و نشان ميدهد كه قواعد و ضوابط بيان شده نظريات خشك و خالي نيستند بلكه بخشي از زندگي عملي را تشكيل ميدهند.
خود را وقف تحقيقات كرده ام:
استاد گولن طي مصاحبهاي با يكي از ژورناليستان و نويسندههاي مشهور در امريكا در پاسخ به اين سوال كه «ظرف اين پنج سال كدام كتابها را خوانده ايد؟ و چه كساني را كشف نموده ايد؟ گفت: «كمي كتابهاي كلاسيك (قديمي) را ميخوانم. به طور مثال با شماري از دوستانيكه در اينجا هستند، به مباحث تخصصی می پردازیم. در موضوع اصطلاحات فقهي كتاب «موافقات» شاطبي را ميخوانيم. بعضي از موضوعات جديد فقهي را ميخوانيم. و ميكوشيم تا از حديث هم يك كليات را بخوانيم. موضوع ديگريكه در بارهاش كار ميكنيم علم رجال است، علميكه راجع به شخصيتهاي موجود در سند حديث بحث ميكند... اين علم در گذشتهها به گمانم در قرن پنج و شش هم رايج بود. اما اكنون از رونق افتاده است و چندان شناخته شده نيست، من اين دروازه را به روي دوستانيكه اينجا ميآيند باز كرده و كوشيدم تا با استفاده از سنوزيون چيزهايي به آنان نشان و ياد بدهم. زيرا نسبِ متن حديث، همين رجال هستند. توسط همين شخصيتها است كه صحت و سقم حديث معلوم ميشود. بر علاوة اينها گاهي ايجاب ميكرد تا مدت زمان زيادي به دايرة المعارف مراجعه كنم، گاهي هم در بارة مقولهها و اصطلاحات تحقيق كردم...
فتح الله گولن ضمناً يك نويسندة بسيار خوب هم است. هرچند بسياري از آثارش از سخنرانيها، درسها و پاسخهايش به سوالات گوناگون گردآوري شده اماآثاري هم دارد كه خود به رشتة تحرير در آورده است. به گونه مثال كتاب «تپههاي زمردين قلب» را در خصوص اصطلاحات تصوف ويا به تعبير بهتر، زندگي روحي اسلام را مدتي به شكل مرتب نوشته است، و كتابهاي ديگر او از مقالاتي جمع آوري شده اند كه تراوش قلم خود اوست. اين مقالههاي نوشته شده با اسلوب منحصر به فرد گولن كه واقعاً ناب و بكر است از تاريخ 01/02/1979 بدينسو در ماهنامة ادبي و اخلاقي سزنتي= تراوش» و از سال 1988 بدينسو در فصلنامة ديني، علمي و اخلاقي «اميدنو» و از سال 1998 بدينسو در فصلنامة فرهنگي، ادبي و صنعتي «باران» به شكل منظم به نشر ميرسد. همچنان اين مجلهها پس از برگردانده شدن به انگليسي از آغاز سال 1994 به اين طرف در انگلستان به نام Trueston و بعدها در امريكا به عنوان يك فصلنامه تحت نامThe fountain از سوي شركت Light به نشر ميرسد.
ميتوان گفت كه فتح الله گولن براي ادبيات ترك و حتي ادبيات دنيا با ويژگي و اسلوب منحصر به فردش دو نوع نوآوري كرده است: يكي اينكه او رسمها و عكسها را به سخن در آورد. اين كار در نخستين شمارههاي ماهنامة «تراوش» آغاز يافت، يعني در زير هر عكس يك پيام، يك معيار، يك فكر و يك تحليل را در مطابقت با آن عكس درج نمود و اين عمل اغلب از نوشتن يك مقاله راجع به آن موضوع رساتر، زندهتر و مؤثرتر بود كه اين كار توسط ايشان با صبر و مهارت بزرگي ادامه داده ميشود.
ديگر اينكه فتح الله گولن براي بازگو نمودن انديشهها و براي راهنمايي خوانندگانش در موضوعاتي چون ايمان، عقيده و عمل روشي را برگزيد كه در تاريخ بينظير و در تركيه ميتوان گفت كه هيچ ديده نشده است. و آن اينكه او پيامها و تراوشهاي فكرياش را به شكل اقوال حکیمانه و زرّین با جملهها و پاراگرافهاي مستقل بيان ميكند، ما در ماهنامة «تراوش» تقريباً در هر شمارهاش اين روش را ميبينيم و مجموعة آنها در كتاب «معيار ويا مشعل راه» گردآوري شده است.
- Created on .