نَفَسهای احیای مجدد در چهار گوشۀ دنیا
پرسش: در پرتو تحولات اخیر، جهشهای احیاگرانه در راستای ارزشهای معنوی را چگونه میبینید؟[1]
این مسئله دو جهت دارد، یک جهت آن به ما بر میگردد و جهت دیگر آن خارج از توان ماست. آنچه به ما بر میگردد، این است که ما این کار را از جهت اینکه دستور الهی است، اجرا میکنیم. اگر این همه کارها که خواب از چشمان ما ربوده، آرامش ما را برهم زده، ما را از خورد و نوش باز داشته و ذهن و جسم ما را خسته ساخته است، به هدف کسب خشنودی خداوند و اعلای دین اسلام انجام نیابد، بدین معناست که بیهوده تلاش میکنیم. آری، نیتِ خالص عبارت از روحِ این کارها است. هرگاه این روح نباشد، کارهایی که انجام داده ایم و یا انجام میدهیم، ارزش چندانی نخواهد داشت.
قرآن کریم فرموده است: «ای مؤمنان! فرمان خدا را بپذیرید، و دستور پیامبر او را قبول کنید، هنگامی که شما را به چیزی دعوت کند که به شما زندگی بخشد.»[2] آری، این یک مسئلۀ احیا، یعنی زنده شدن و زنده گردانیدن است. و این احیا، همانطوری که در آیۀ قرآن به صراحت بیان شده است، با تحقق بخشیدن فرامین دین در زندگی امکانپذیر خواهد بود.
هنگام اجرای کارها در راستای کسب رضای الهی، یعنی برای دست یافتن به «مرتبۀ رضا» که بلندترین مرتبۀ عبودیت به شمار میرود، اندیشهها و آرزوهای خود را نباید دخیل بسازیم. مثلاً، حقیقتِ به جهنم افگنده شدن شخص بیدین، ممکن است باعث رنجش برخی افراد حسّاس شود، و شاید همچو افراد نتوانند توازن خویش را نگه دارند. به همین سان، هنگام برچیدن پدیدۀ منفور فحشا، ممکن است مرزهای مشروع را تنگ بسازیم و حتی برای روابط مشروع محدودههایی وضع کنیم. اقدامی که ممکن است توازن را برهم بزند. بنابراین ما مکلفیم تا اوامری را به گونهای بجا بیاوریم که به ما امر شده و چارچوب آن مشخص شده است.
جهت دیگر این مسئله که خارج از توان ماست، این است: موضوعِ قبولاندن پیامهای ما به انسانها، فراتر از توان ماست، و این کار ربطی به ما ندارد. قبولاندن و نقبولاندن این پیامها در دست خداوند است. آری، این جهت مسئله را هیچگاه فراموش نباید کرد. هرگاه سخنان ما مورد پذیرش واقع میگردد، این موفقیت را نباید به زکاوت، دانش و استعداد خود نسبت دهیم، بلکه آن را از لطف خداوند بدانیم. ولی اگر برعکس مورد پذیرش واقع نشویم، باید خود را مورد پرسش قرار دهیم، حواس، نیات و عبادات مان را از نظر بگذرانیم؛ پیوسته در محاسبه و مراقبه بسر ببریم و هرگز یأس و نومیدی را به خود راه ندهیم. چه بسا مردان بزرگ و صاحبانِ منطق و محاکمه به این دنیا آمده اند که جز چند فرد انگشتشمار، پیروان زیادی نداشته اند. و چه بسا شخصیتهایِ سرشار از الهام و واردات ظهور نموده اند که جز یکی دو نفر، پیروان دیگر نداشته اند. چون ایمان نوری است که خداوند در دل مؤمن میافروزد، و فقط خداوند میتواند در دل مؤمن نور بیفروزد.
برعلاوه، این خدمت از جهت مبدا، کاملاً به رسول خدا r مربوط میشود. هرگاه این خدمت را به لحاظ معنا به دست بگیریم، میتوانیم بگوییم که در قرن بیستم به عنوان ادامۀ راه پیامبر r، بزرگمردی آراسته با قوۀ معنوی سر برآورد و این مسؤولیتِ گران را به دوش گرفت. این شخصیت که «کتاب»، «سنت» و «حکمت» را پیشوای خود برگزیده بود، به منظور تمثیل حقیقت احمدیّه، زندگیاش را بر این اصل بنا نهاد و به لطف و عنایت خداوند به این راه ادامه داد و هیچ موفقیت و پیشرفتی را از خود ندانست. او پیوسته نفس خویش را هشدار میداد و چنین خطاب میکرد: «خداوند دیناش را حتی به وسیلۀ بندۀ گنهکارش گرامی میدارد و تو باید خویشتن را بندۀ گنهکار بدانی!»
نسلهای بعدی خود را در میان این خدمتِ نیکو یافتند و در آرزوی این بودند که «آیا خداوند به ما نیز شرفِ اعتلای دین را خواهد بخشید؟». خداوند یک بار دیگر برای به اجرا درآوردن کار خودش، از مال خود استفاده کرد و «خدمت دین» به لطف و عنایتش به جایگاهِ امروزی رسید. این جایگاه میوههایی را به ثمر نشاند که فراتر از سعیِ اقطاب، جهد مقربین و تلاش ابرار است.
هرگاه حق تجلّی کند، همه چیز را آسان میگرداند
اسباب را میآفریند و در یک لحظه احسان میکند
در این راهِ دشوار گاه خسته و دلتنگ میشویم و عزمِ فرار میکنیم، ولی زمانی که راهها را آشفته و پریشان میبینیم، بر میگردیم. ولی این یک واقعیت است که با فطرتهای بیمار نمیتوان این کار را به پیش برد. هرچند در کارهای انجام یافته، اخلاص و تلاشِ یک جامعه نقش مهم دارد، ولی همه چیز را خداوند به اجرا در میآورد. هیچ کسی با افکار غیر، با اوهام و توقعات آیندهاش، این کار را آلوده نسازد و با خواست و ارادۀ سؤ، نتایج این زحمات را به هدر ندهد. اگر پیشرفتهای صورت گرفته در عرصۀ خدمت به دین، آلوده نشود و به هدر نرود، الطافی که تا کنون بالای ما فرود آمده، ممکن است برای مدت طولانی کفایت کند. ولی اگر این یُمن، برکت و منبع خیر که پاسخگوی نیازهای معنوی و اخرویِ نسلهای آینده نیز است، امروز با دستان ما آلوده گردد، نه امروز و نه در آینده قابل استفاده نخواهد بود.
در این باره باید به مراقبه و محاسبۀ خویشتن بپردازیم و خود را از نظر بگذرانیم. الطاف الهیِ که همچو باران رحمت بالای ما فرو میریزند، حسِ بندگی ما را باید بیشتر بسازد، عبادات ما عمیقتر گردد، سجدهها به حالت درهای وصلتی در بیایند که هیچگاه سر از سجده بلند نکنیم، و نعمتها به وسیلۀ شکر، افزایش پیدا کنند. ولی اگر نمازها سطحی و عاری از تعمق باشد، حواس شهوانی ما را به بیراهه سوق دهد، لذایذ و خورد و نوش در بلندترین سطح قرار داشته باشد، به این معناست که ما همواره این کار را آلوده میسازیم.
- Created on .