اولين كورس آمادگيكانكور
در آن سالها، محصلان، اسستانتها و استادان پوهنتون «اگه» كه از گولن الهام ميگرفتند براي شاگردان ذكي اما فاقد امكانات منطقة «اگه» براي اولين بار كورس آمادگي پوهنتون را شروع كردند. به دعوت و فراخوان گولن مبني برگشوده شدن كورسهاي آمادگي كانكور براي شاگردان نيازمند، اولين جواب مثبت را همين منسوبين پوهنتونها دادند. اين كورسهاييكه از سال 1976 آغاز يافت بدون اجرت (فيس) بود و هيچكدام از استادان در بدل اين خدمتشان پولي نميگرفتند.
اين پوهنتونيها در تربيت و گرفتن دست شاگردان، فداكاري فوق العادهاي از خود نشان دادند. هركس ميتوانست آنها را مثل يك كارگر موزه درپا، در حال كار ببيند و شاهد حمل و نقل ريگ و جغل و يا ذبح گوسفند براي شاگردان باشد. يكي از كسبه كارانيكه جهت بازديد از كار ساختماني يكي از ليليهها آمده بود ميگفت: «كار گرانيكه در اينجا كار ميكنند آدمان بزرگي هستند، يكي داكتر فوات، ديگري استاد تخنيك مصطفي و آن يكي استاد شرعيات، اونال.» روزي استادگولن با ديدن دو برادر داكتر به نامهاي «مصطفي و بهري» كه پاچه و آستينها را برزده و براي شاگردان گوسفند ذبح ميكردند، اشك ميريخت و گريه ميكرد.
اين منظره گويا عزم و ارادة مردم منطقه را به رسيدگي و همكاري با اين موسسات تعليمي تحريك و تشويق ميكرد. يك كسبه كار منطقه «اگه» كه حين خارج شدن از مسجد به خيمهايكه براي جمع آوري كمك باز شده بود 25 ليره (يعني پول ناچيز) ميداد، گويا به نقطهاي ميرسيد كه ميتوانست همة دارائياش را وقف موسسههاي تعليمي كند. چون عملاً ميديد در اين موسسههاي تعليميايكه ساخته است چه نوع افرادي تربيت ميشوند.
آقاي «اسماعيل گوزل» كه يكي از كسبه كاران «اگه» بود و استاد گولن را ميشناخت، تحولي را كه در زندگياش شاهد بود، چنين حكايت ميكند: «اگر كسي پيش دوكان ما ميآمد و ما براي او، به پول آن زمان 5 ليره ويا 10 قروش ميداديم اين كار را خير ميدانستيم، حال آنكه گولن ميگفت: «اگر در اين ليليه دو صد نفر باشد و شما آن را به هزار نفر برسانيد، در واقع شما يك انسان خوب و سالمي را براي مملكت و ملت تربيت كردهايد.» و از ثوابهاي بزرگ اين كار بحث ميكرد.
- Created on .