تلاش و پشتكار او
چنانكه در صفحات پيشين ذكر شد فعاليت استاد محترم از امامت مسجد و واعظي و سپس مديريت ليليۀ «كاستانه پازاري» و سخنرانيهايش در قهوه خانهها آغاز يافت و بعداً با تشويقهاي ايشان ليليههايي براي شاگردان و كورسهاي (درسخانههاي) آمادگي كانكور و مكاتب خصوصي تأسيس گرديد و فعاليتهاي ديگری از قبیل نشر مجلات (ماهنامهها و فصلنامههاي گوناگون) روزنامه، راديو و تلوزيون با تشویق ایشان ادامه يافت و تعداد پوهنتونها، مکاتب و مراکز فرهنگی نیز مرز تركيه را درنوردید و به بیش از 140 کشور رسيد. لازم به ذکر است که هر مکتب در هر کشور در چارچوب مفردات و فلسفه آموزشی آنجا فعالیت میکند و اين مكاتب در فراهم ساختن زمينۀ ديالوگ و گفتگو ميان اقشار مختلف جامعه و منسوبين اديان و فرهنگهاي گوناگون سهم به سزايي در صلح اجتماعي و جهاني ايفا نمودند و تپ و تلاشهاي اصلاحي استاد با ملاقاتهايش با چندين رئيس جمهور دورههاي اخير تركيه و ديگر مقامهاي بلند پايۀ دولتي و برقراري ارتباط با برخي از شخصيتهاي با نفوذ ادامه يافت و در اين بين با تأليف بیش از پنجاه جلد کتاب، به عنوان يك عالم و انديشمند شناخته شد. و به خاطر همين ويژگي هاي استاد محترم بود كه دانشگاههاي كشورهاي مختلف جهان كنفرانسها و تحقيقات اكادميك را پيرامون اين شكلگيري سازمان دادند و در 26، 27 اپريل 2001 در شهر واشنگتن امريكا از سوي «مركز گفتگوي متقابل ميان مسلمانان و مسيحيان» كه به دانشگاه «جورج تاون» مربوط است كنفرانسي برگزار شد تا افكار و فعاليتهاي استاد محترم را به بررسي بگيرند و برخي از دانشمندان و چهرههاي سرشناس جهان نیز در آن حضور داشتند.
رييس هيئت سازمان دهندگان اين كنفرانس، پروفيسور داكتر «جان اسپاسيتو» در بيان لزوم گردهماييها گفت: «اگر خواسته باشيم از واقعيت سخن بگوييم نكتۀ مهم در بارۀ گولن تنها سخن گفتن از افكار او نيست بلكه نكته قابل توجه اين است كه شما افكار سازمان يافته هستيد. يعني انسانها مجبور نيستند در مورد نحوۀ تأثيرگذاري افكار گولن مناقشه كنند، يگانه كاري كه بايد انجام دهند اين است كه به مكاتب و دانشگاههای تأسيس شده در سراسر جهان و موفقيتهاي چشمگير و ارزندۀ آنها نگاه كنند و ببينند كه افكار و انديشههاي گولن در تركيه، در خاور ميانه و اكنون هم در اروپا و امريكا چه تأثيري در زمينۀ سازگار بودن اسلام با مدنيت (مدرنيته) و اينكه يك مسلمان ميتواند همگام با پيشرفتهاي معاصر حركت كند، برجاي گذاشته است.
جواناني كه در دوران ليسه ويا پوهنتون با استاد محترم آشنا شده بودند، بالاخره بزرگ شدند و تشكيل خانواده دادند و اين بار فرزندانشان وارد حلقۀ درس او گشتند و پس از فراغت از پوهنتونهاي مختلف به عنوان كسبه كار، معلم ويا مقامات بلند پايۀ دولتي تقديم جامعه گرديدند. بدينطريق در اطراف او همكاران و دوستانی از سه نسل وجود دارند كه يكي همسن و سالان خود اويند و ديگري شاگردان و سومي هم فرزندان شاگردان او هستند، اين سه نسل پس از آشنايي با افكار، رفتار و اخلاق او از آن استفاده نموده و به برحق بودن علم، اخلاص و افكارش ارادت و يقين حاصل كرده اند.
او چنان به كارش عشق ميورزد و اهميت ميدهد كه هيچ حادثهاي توان تضعيف او را ندارد. در سالهاي 1978 كه حوادث تروريستي در تركيه اوج گرفته بود و به خصوص در جنوب غرب دركيه PKK پيوسته به حملات تروريسي دست ميزد وقتي چند تن از معلماني كه قرار بود به آن مناطق فرستاده شوند به ملاقات استادشان آمدند، از خطرها و مشكلات رفتن به جنوب غرب و نبود امنيت جاني سخن گفتند، استاد گولن در جواب گفت: «براي مردن در راه خدمت به ملت تان، ديگر منتظر كدام روز هستيد؟ برويد اگر كشته شديد ما ميآييم و نماز جنازۀ تان را ميخوانيم.»
- Created on .