اشکال تخیلی از میمون تا انسان
در کتابهای مکتب گویا بخاطر نشان دادن تکامل، اشکال مختلف در کنار همدیگر گنجانیده میشوند. یک میمون، میمون4/1، نیمه میمون – نمیه انسان، انسان 4/3 و بعداً یک مرد تیپ اروپایی میانه سال. این چه فریب بزرگی است. چرا در بین میمون ها یک میمون تکامل نموده و دیگران بدون تکامل باقی مانده اند؟ پس چرا یک مرد میانه سال بوجود آمده و چرا زن بوجود نیامده است؟ تکامل زن چطور صورت گرفته است؟ آیا در عین زمان یک میمون تکامل نموده و یا بیشتر از یک میمون تکامل نموده است؟ شمار زیادی از میمون ها که قرار ادعای شان در نتیجه تصادفات به یک جزیره کشانیده شده و در آنجا تکامل نموده و به شکل انسان درآمده اند، پس چه مانعی وجود دارد که در عین مکان این حادثه تکرار گردد؟ تمام خالیگاه های موجود در این ادعا را با تصادفات و فرضیه ها پُر کردن، آیا با کدام معیارهای علمی و حیثیت علم مطالعه شده میتواند. اگر این سعی و تلاش ها در راه آفرینش صورت میگرفت، معلوم میگردید که در عالم هستی هیچ جایی برای تصادفات موجود نبوده و در مقابل، موجودیت یک قدرت، علم و ارادهء بی نهایت آشکار میگردید و نسبت دادن حیات به این قدرت، علم و ارادهء بی نهایت علمی تر میشد.
- Created on .